فلسفۀ منظر
نویسنده
چکیده مقاله:
خیلی پیش میآید که ما در طبیعت قدم بزنیم و با درجات مختلفی از علاقه و توجه از درختان، جویهای آب، مرغزارها و کشتزارها، تپهها و خانهها، و از هزاران تغییر در نور و ابرها یادداشت برداریم. ولی تنها توجه بیشتر به یک مورد مشخص یا کنار همچیدن گروه متنوعی از ابژههای متفاوت در یک نگاه، به معنای آگاه بودن ما به ادراک یک منظر2 نیست. برای ادراک منظر، توجه ما نمیتواند تنها به یک مورد در محدوده دیدمان جلب شود. برای اینکه یک منظر شکل گیرد، آگاهی ما باید تمام چیزها را جذب و دریافت کند. یک کلیت واحد، فراتر از اجزای تشکیلدهندهاش، بدون اینکه در قید و بند خاص بودن یا چینش مکانیکی آنها در کنار هم باشد. بهندرت متوجه میشویم که منظر از مجموعه تمام ابژههای گسترده شده در کنار هم بر روی قطعهای زمین، که ما بدون واسطه و بیدرنگ میبینیم، شکل نیافته است. این در واقع یک فرایند ذهنی منحصربهفرد است که منظر را خارج از تمام اینها شکل میدهد. من در اینجا تلاش میکنم تا با تکیه بر پیششرطها و فرمها منظر را تحلیل کنم. از اینجا شروع میکنیم؛ هر شبکه در محدوده مشخصی از زمین به چشم میآید، در واقع بخشی از طبیعت است و این میتواند شامل ساختههای بشر نیز باشد. اما این بهخودی خود کافی نیست تا این بخش از زمین به منظر تبدیل شود. منظور ما از طبیعت یک ارتباط درونی نامتناهی از ابژههاست، ساخت و تخریب متوالی فرمها و کلیت جاری یک رویداد که در استمرار و پیوستگی زمانی و فضایی وجود دارد. صحبتکردن از «بخشی از طبیعت» درواقع یک خودانکاری و تناقض است. طبیعت از قطعات و بخشها تشکیل نشده، بلکه یک کلیت واحد است. از سوی دیگر در منظر، وجود یک مرز، یک میدان و محدوده دید دائمی یا گذرا، تقریباً حیاتی است. اگرچه پایه مادی یا قطعات منفرد منظر بهسادگی میتواند بهعنوان طبیعت در نظر آید، ولی درکشدن بهعنوان منظر، نیاز به شأنی جدا برای خود دارد که میتواند عینی، زیباشناختی یا حالت محور با محوریت وضعیت روانی (mood-centred)باشد. در اینجا نیاز به منحصربهفردبودن است؛ متمایز شدن از آن کلیت غیرقابل تقسیم طبیعت که در آن هر بخش بهعنوان نقطه انتقال برای تمام نیروهای موجود عمل میکند و از همینجاست که منظر با مفهوم طبیعت بیگانه میشود.
منابع مشابه
فلسفۀ فراروانشناسی از منظر ابنسینا
فراروانشناسی از جملۀ اموری است که در سدههای هجدهم و نوزدهم با تشکیل مؤسسات تحقیقی توسط فیزیکدانان و سپس فلاسفه مورد توجه قرار گرفت و در سدۀ بیستم و بهویژه دورۀ پستمدرن بهعنوان ابزاری برای نقد و گسست در نگاه ماتریالیستی و فیزیکالیستی مدرنیته، بیش از پیش اهمیت یافت. تبارشناسی این مسئله در فرهنگ اسلامی، ما را با تحقیقات ابنسینا روبهرو میکند که با دو رویکرد تجربی و فلسفی به بررسی امور فرارو...
متن کاملبرهان نظم از منظر فلسفۀ نقادی کانت
چکیده یکی از سادهترین، عمومیترین و در عین حال کهنترین براهینی که برای اثبات وجود خدا اقامه شده، برهان نظم یا برهان غایتشناختی است. اندیشمندان بسیاری در تأیید یا رد این برهان قلمفرسایی کردهاند که در این میان، نقدهای کانت شهرت فراوان دارد. موضع کانت در برابر این برهان، هم جانبدارانه است و هم منتقدانه. او برهان نظم را همواره شایستۀ احترام میداند، زیرا تنها برهانی است که راه فهم را برای اعتق...
متن کاملبرهان نظم از منظر فلسفۀ نقادی کانت
چکیده یکی از سادهترین، عمومیترین و در عین حال کهنترین براهینی که برای اثبات وجود خدا اقامه شده، برهان نظم یا برهان غایتشناختی است. اندیشمندان بسیاری در تأیید یا رد این برهان قلمفرسایی کردهاند که در این میان، نقدهای کانت شهرت فراوان دارد. موضع کانت در برابر این برهان، هم جانبدارانه است و هم منتقدانه. او برهان نظم را همواره شایستۀ احترام میداند، زیرا تنها برهانی است که راه فهم را برای اعتق...
متن کاملفلسفۀ فراروان شناسی از منظر ابن سینا
فراروان شناسی از جملۀ اموری است که در سده های هجدهم و نوزدهم با تشکیل مؤسسات تحقیقی توسط فیزیکدانان و سپس فلاسفه مورد توجه قرار گرفت و در سدۀ بیستم و به ویژه دورۀ پست مدرن به عنوان ابزاری برای نقد و گسست در نگاه ماتریالیستی و فیزیکالیستی مدرنیته، بیش از پیش اهمیت یافت. تبارشناسی این مسئله در فرهنگ اسلامی، ما را با تحقیقات ابن سینا روبه رو می کند که با دو رویکرد تجربی و فلسفی به بررسی امور فرارو...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
عنوان ژورنال
دوره 7 شماره 30
صفحات 22- 25
تاریخ انتشار 2015-06-01
با دنبال کردن یک ژورنال هنگامی که شماره جدید این ژورنال منتشر می شود به شما از طریق ایمیل اطلاع داده می شود.
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023